موضوع پیچیدهتر از این است که بتوانیم پیرامون آن بحث یا قضاوت کنیم. فضای اینستاگرام محیطی نیست که بشود آن را کاملاً منزه دانست چنانکه عدهای در این محیط به کارهای خلاف عفت و انسانیت مشغولند، اما گروهی نیز از این محیط برای پیشرفت امور استفاده میکنند. در حال حاضر کشور ما ارگانهایی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد که باید این فضاها را از نظر محتوا و نه سختافزاری مدیریت کنند و به نحوی عنان آن را در دست گرفته و متولی برای آن تعیین کنند. هماکنون گروهی هنرمند و هنرمندنما فضای اینستاگرام را برای ارائه هنر خود انتخاب کردهاند. فضای مجازی اگر به نحوی کنترل شود میتواند محیط خوبی برای کشف استعدادهای جامعه باشد تا چهرههای مثبت بتوانند از طریق آن راهی به رسانههای هنری از جمله سینما و تئاتر یافته تا آحاد جامعه که به دلایلی نمیتوانند یا نمیخواهند از فضاهای مجازی از جمله اینستاگرام استفاده کنند نیز بتوانند از وجود این هنرمندان بهرهجویند.
ارتقای چهرههای سینما از طریق فضای مجازی میتواند خطراتی را همچون تبلیغات اخیر دارویی در این زمینه داشته باشد که اگر فکری به حال آن نشود قطعاً به معضلی بزرگ، چون اصل حضور این تکنولوژی بهظاهر مخرب تبدیل خواهد شد. وزارت ارتباطات هماکنون نوک این پیکان واقع شده، اما به نظر میرسد بیتفاوتیهایی بر آن حکمفرماست. فضای اینستاگرام شناختهشده و کنترلشده نیست بنابراین هر اتفاقی که در آن میافتد قابل پیشبینی نخواهد بود. صداوسیما و وزارت ارشاد دو مرکزی هستند که باید بر این مسیر خطرناک اشراف کافی و وافی داشته و برای تمرکز کامل نقش پررنگی را بر عملیات بخش خصوصی در دامنه وزارت ارتباطات ایفا نمایند. امروز فضای مجازی و بخصوص اینستاگرام هیچ متولی ثابتی ندارد تا برای ورود افراد مختلف به آن مقرراتی وضع و به تصویب قانونگذاران برساند، زیرا صداوسیما و دیگر رسانههای اجتماعی چنین فرصتی را به اینگونه هنرمندان ندادهاند تا بتوانند از طریق مثبت به ارائه هنر خود بپردازند بنابراین بهسوی شبکههای مجازی و بخصوص اینستاگرام که دروازهای باز دارد رفته و هر آنچه را که میخواهند در آن ارائه و به نمایش میگذارند! استعدادها را کشف کنید و اجازه ندهید بهسوی منفیگرایی سوق پیدا کنند، زیرا هزینههایی که ایجاد خواهند کرد قابل جبران نیست.
مستر تیستر که اخیراً به رستورانها میرود تا با چشیدن غذاها به تبلیغ آنها در فضای مجازی بپردازد نیز نمونه اینگونه چهرههایی است که میتوانست مفید واقع شود. شاید از وزیر جوان و کمتجربه فناوری و ارتباطات نمیتوان انتظار داشت که حساسیت مسئولیت خود را درک کند، اما امروز که معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کسی سپرده شده و میشود به فقاهت او در زمینه علوم ارتباطات و رسانهای ایمان داشت که این توان بالقوه و بالفعل را در سمت معاونت مطبوعاتی خود بهخوبی نشان داده و ضمن تعامل با همه لایههای رسانهای، زمینه را برای ایجاد نظم و نسخ همراه با شفافیت در آن بعد فراهم کرده است. میتوان از ایشان انتظار داشت تا جشنواره سینمایی فجر امسال را مجزا از همه سالها برگزار کند و اجازه دهند تا بهصورت گسترده و غیرمتمرکز، در یکزمان واحد و در سطح کشور با حضور همه کسانی که خود را مستحق برای شرکت در آن میدانند برگزار شود که انتخاب این روش میتواند سپری باشد در مقابل هجوم شبکههای مجازی و بخصوص اینستاگرام به محیط سینمای ایران. اگرچه دکتر انتظامی یک روزنامهنگار حرفهای است که امروز بر اساس تشخیص ضرورت به سرپرستی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گماشته شده، اما تنها به دلیل داشتن همین تخصص است که قادر به ایجاد تعامل و تعادل در دامنه هنر هم خواهد بود و نابسامانیهای تلنبار شده این سالها در جشنواره سینمایی فجر را به تدبیر میزداید و قطعاً اجازه نخواهد داد هر فردی با داشتن یک برگ معرفینامه بهعنوان خبرنگار در دامنه این رویداد جهانی حضور یابد بلکه قانونمندی را از اینجا شروع کرده و تنها به خبرنگارانی مجوز ورود به سالنهای نمایش را میدهند که دارای کارت خبرنگاری در زمینه امور نمایشی باشند. جامعه علاقهمند به هنر هفتم امیدوارند امسال شاید پس از سالها جشنوارهای بدون حاشیه داشته باشند.
ارسال نظر